۱۳۸۸/۰۸/۰۵

Man Az Khoda Khastam !!!!


*من از خدا خواستم که پلیدی های مرا بزداید*

خدا گفت : نه
آنها برای این در تو نیستند که من آنها را بزدایم .بلکه آنها برای این در تو هستند که تو در برابرشان پایداری کنی.


*من از خدا خواستم که بدنم را کامل سازد*

خدا گفت : نه

روح تو کامل است . بدن تو موقتی است.

 

من از خدا خواستم به من شکیبائی دهد*

خدا گفت : نه
شکیبائی بر اثر سختی ها به دست می آید. شکیبائی دادنی نیست بلکه به دست آوردنی است.


*
من از خدا خواستم تا به من خوشبختی دهد*

خدا گفت : نه من به تو برکت می دهم خوشبختی به خودت بستگی دارد


*
من از خدا خواستم تا از درد ها آزادم سازد*

خدا گفت : نه
 
درد و رنج تو را از این جهان دور کرده و به من نزدیک تر می سازد.


*
من از خدا خواستم تا روحم را رشد دهد*

خدا گفت : نه تو خودت باید رشد کنی ولی من تو را می پیرایم تا میوه دهی.


*
من از خدا خواستم به من چیزهائی دهد تا از زندگی خوشم بیاید*

خدا گفت : نه
  
من به تو زندگی می بخشم تا تو از همۀ آن چیزها لذت ببری


*
من از خدا خواستم تا به من کمک کند تا دیگران همان طور که او دوست دارد ، دوست داشته باشم*

خدا گفت : ... سرانجام مطلب را گرفتی امروز روز تو خواهد بود آن را هدر نده.

*
داوری نکن تا داوری نشوی . آنچه را رخ می دهد درک کن و برکت خواهی یافت*

 

و من مضطرب و دل نگران به تو گفتم که پر از تشویشم چه شود آخر کار و تو گفتی آرام که خدا هست کریم پاسخی نرم و لطیف که به من داد یک آرامش شیرین و عجیب


هیچ نظری موجود نیست: