۱۳۸۹/۰۶/۰۹

دور زدن قانون در روز روشن



Subject: دور زدن قانون در روز روشن

دور زدن قانون در روز روشن

کمتر از یک ماه است که نیروی انتظامی موفق به تصویب لایحه جدید جرائم راهنمایی و رانندگی درمجلس شده و در این راستا اقدام به نصب دوربینهای مداربسته کرده تا میزان جرائم رانندگی را در ساعتهای نبود نیرو کاهش دهد ولی هنوز هم عده ای هستند که در روز روشن با روشهای به اصطلاح زیرکانه شان قانون را دور بزنند.

http://www.mehrnews.com/mehr_media/image/2010/07/559057_orig.jpg

http://www.mehrnews.com/mehr_media/image/2010/07/559056_orig.jpg

http://www.mehrnews.com/mehr_media/image/2010/07/559055_orig.jpg

http://www.mehrnews.com/mehr_media/image/2010/07/559063_orig.jpg

http://www.mehrnews.com/mehr_media/image/2010/07/559058_orig.jpg

http://www.mehrnews.com/mehr_media/image/2010/07/559053_orig.jpg

http://www.mehrnews.com/mehr_media/image/2010/07/559054_orig.jpg

http://www.mehrnews.com/mehr_media/image/2010/07/559051_orig.jpg

http://www.mehrnews.com/mehr_media/image/2010/07/559050_orig.jpg

http://www.mehrnews.com/mehr_media/image/2010/07/559049_orig.jpg

 




۱۳۸۹/۰۶/۰۳

توجه خیلی مهم دیفن باخیا گیاه بسیار خطرناک

گیاه بسیار خطرناک 

گیاه بسیار خطرناک "دیفن باخیا" که اکثر جا هادر منازل و دفاتر نگهداری می شود
این گیاه بسیار سمی بوده خصوصا در جا هائیکه !بچه ها زندگی میکنند.. در صورتیکه قطعه ای

 از برگ آن خورده شود انسان را می کشد

 

 – دست زدن به برخی از انواع آن وبعد از تماس دست آلوده  با چشم، انسان را کور میکند.

Dear all;
Please read below. The message is true. I almost lost my daughter who put a piece of the leaf of this plant in her mouth and her tongue swelled to the point of suffocation. This is one plant but there are others with the same characteristics of coloring. Those are also poisonous and we should get rid of them. Please watch out for our children. As we all leave our children home in the hands of the helpers, we should give them a safe environment where they can play.

"This plant that we have in our homes and offices is extremely dangerous!

This plant is common in Rwanda, Uganda in plant nurseries, many offices and homes. It is a deadly poison, mainly for the children. It can kill a kid in less than a minute and an adult in 15 minutes. It should be uprooted from gardens and taken out of offices. If touched, one should never touch ones eyes; it can cause partial or permanent blindness. Please alert your buddies

 

--




--



۱۳۸۹/۰۶/۰۲

دوستتر از جان

آنكه ازجان دوستتر مى دارمش

گرمرا بگذاشت،من نگذارمش

دل بدو دادم زمن رنجيدو رفت

ميدهم جان تا مگر باز آرمش

۱۳۸۹/۰۶/۰۱

غزلیات حافظ به صورت کامل


Aug 14 Ali Sharifi: غزلیات حافظ به صورت صوتی
http://www.4shared.com/dir/BxUYgKob/Hafez_wave.html
امیدوارم لذت ببرید

لطفا اگر اشکالی ملاحظه می فرمایید بفرمایید تا اصلاح شود
sharifiali at gmail.com

فیلم هایی از سخنرانی های دکتر الهی قمشه ای

فایلهای صوتی و تصویری سخنرانی های دکتر الهی قمشه ای در هاست اختصاصی قرار گرفت

 
 

Sent to you by Ali via Google Reader:

 
 





فایل صوتی سخنرانی ها بصورت MP3  و تصویری آنها بصورت  WMV روی یک هاست قوی که توسط یکی از عاشقان با محبت و با صفای دکتر الهی قمشه ای خریده شده است،  قرار گرفته اند  و شما به راحتی با لینک مستقیم می توانید دانلود کنید.
لازم می دانم از این دوست عزیز که لطف کردند و زحمت خرید این هاست قدرتمند را کشیدند از ته دل تشکر کنم و برای ایشون آرزوی خوشبختی دارم.


 
 

Things you can do from here:

 
 

۱۳۸۹/۰۵/۲۹

غزل لاهوتیه از حضرت استاد حکیم مهدی الهی قمشه ای

غزل لاهوتیه
من کیم طاوس لاهوت آشیانم من کیم
شاهباز دل بر اوج لامکانم من کیم
عرصه ی گیتی نگارین باغ معشوق است و من
اندرین بستان نخستین باغبانم من کیم
با من اندر محفل غیب است انس شاهدان
شمع بزم افروز سر قدسیانم من کیم
چیست هستی بیکران دریا و گیتی موج و من
نوح طوفان زای بحر بیکرانم من کیم
رهبر الاکیانم تا به منزلگاه قدس
خاکیان را هم امیر کاروانم من کیم
گه چو موسای کلیمم واقف سر کلام
گه چو عیس کاشف راز نهانم من کیم
شاهباز کاخ نه طاق سپهرم چون همای
نیست دل در قید مهر استخوانم من کیم
خسرو ایوان چرخم بنده ام تابنده مهر
اختر شبگرد گردون پاسبانم من کیم
شاهد غیب الغیوب بزم سرالسر ذات
شمع جمع الجمع مطلق را زبانم من کیم
نور طور افروز سینای وجودم وز شهود
بی نشان انی اناالله را نشانم من کیم
من کیم زان بی نهایت خط هستی نقطه ای
نقطه ای بی حد و بی رسم و نشانم من کیم
گر الهی جسم خاکی زآتش و آب و هواست
بالله ار زین چار اخشیج* است جانم من کیم
الهی – 474
* شرح : اخشيک . آخشيج . ضد و نقيض و مخالف . (برهان ). (اِ) هر يک از
عناصر اربعه .

۱۳۸۹/۰۵/۲۵

من تو او

من به مدرسه ميرفتم تا در س بخوانم ...
تو به مدرسه ميرفتي به تو گفته بودند بايد دکتر شوي ...
او هم به مدرسه ميرفت اما نمي دانست چرا ؟!

من پول تو جيبي ام را هفتگي از پدرم ميگرفتم ...
تو پول تو جيبي نمي گرفتي هميشه پول در خانه ي شما دم دست بود ...
او هر روز بعد از مدزسه کنار خيابان آدامس ميفروخت !

معلم گفته بود انشا بنويسيد و موضوع اين بود : علم بهتر است يا ثروت ؟!

من نوشته بودم علم بهتر است
مادرم مي گفت با علم مي توان به ثروت رسيد


تو نوشته بودي علم بهتر است
شايد پدرت گفته بود تو از ثروت بي نيازي


او اما انشا ننوشته بود برگه ي او سفيد بود
خودکارش روز قبل تمام شده بود ...

معلم آن روز او را تنبيه کرد
بقيه بچه ها به او خنديدند
آن روز او براي تمام نداشته هايش گريه کرد
هيچ کس نفهميد که او چقدر احساس حقارت کرد
خوب معلم نمي دانست او پول خريد يک خودکار را نداشته
شايد معلم هم نمي دانست ثروت و علم
گاهي به هم گره مي خورند
گاهي نمي شود بي ثروت از علم چيزي نوشت ...

من در خانه اي بزرگ مي شدم که بهار توي حياطش بوي پيچ امين الدوله مي آمد
تو در خانه اي بزرگ مي شدي که شب ها در آن بوي دسته گل هايي مي پيچيد که پدرت براي مادرت مي خريد ...
او اما در خانه اي بزرگ مي شد که در و ديوارش بوي سيگار و ترياکي را مي داد که پدرش مي کشيد

سال هاي آخر دبيرستان بود بايد آماده مي شديم براي ساختن آينده

من بايد بيشتر درس مي خواندم دنبال کلاس هاي تقويتي بودم ...
تو تحصيل در دانشگا هاي خارج از کشور برايت آينده ي بهتري را رقم مي زد ...
او اما نه انگيزه داشت نه پول درس را رها کرد دنبال کار مي گشت ...

روزنا مه چاپ شده بود هر کس دنبال چيزي در روزنامه مي گشت

من رفتم روزنامه بخرم که اسمم را در صفحه ي قبولي هاي کنکور جستجو کنم ...
تو رفتي روزنامه بخري تا دنبال آگهي اعزام دانشجو به خارج از کشور بگردي ...
او اما نامش در روزنامه بود روز قبل در يک نزاع خياباني کسي را کشته بود !!!

من آن روز خوشحال تر از آن بودم که بخواهم به اين فکر کنم که کسي ، کسي را کشته است
تو آن روز هم مثل هميشه بعد از ديدن عکس هاي روزنامه آن را به کناري انداختي
او اما آنجا بود در بين صفحات روزنامه :
براي اولين بار بود در زندگي اش که اين همه به او توجه شده بود !!!!

چند سال گذشت وقت گرفتن نتايج بود

من منتظر گرفتن مدارک دانشگاهي ام بودم
تو مي خواستي با مدرک پزشکي ات برگردي همان آرزوي ديرينه ي پدرت
او اما هر روز منتظر شنيدن صدور حکم اعدامش بود

وقت قضاوت بود ، جامعه ي ما هميشه قضاوت مي کند

من خوشحال بودم که که مرا تحسين مي کنند
تو به خود مي باليدي که جامعه ات به تو افتخار مي کند
او شرمسار بود که سرزنش و نفرينش مي کنند

زندگي ادامه دارد ، هيچ وقت پايان نمي گيرد

من موفقم : من ميگويم نتيجه ي تلاش خودم است!!!
تو خيلي موفقي : تو ميگويي نتيجه ي پشت کار خودت است!!!
او اما زير مشتي خاک است : مردم گفتند مقصر خودش است !!!!

من , تو , او
هيچگاه در کنار هم نبوديم
هيچگاه يکديگر را نشناختيم
اما من و تو اگر به جاي او بوديم آخر داستان چگونه بود...؟!!


۱۳۸۹/۰۵/۲۴

عکس هایی که در آبادان گرفته شده

 

با دروغی به نام وایمکس ایرانسل آشنا شوید ! فریب ایرانسل را نخورید!

 
 

Sent to you by Ali via Google Reader:

 
 



اگر حتی فکر خرید وایمکس ایرانسل را کردید، این چند خط را بخوانید و بعد خودتان را از چاله دایالاپ و ای دی اس ال به چاه وایمکس پرتاب کنید

وقتی آگهی تلوزیونی وایمکس ایرانسل پخش می شود و آن تصویر زیبا کنار دریا و … واقعا ممکن است تصور کنید، با دو کلیک به اینترنت متصل خواهید شد.

به سایت که مراجعه می کنید، خیالتان راحت است، منطقه زندگی شما در محدوده زرد رنگ وایمکس قرار گرفته و خوب! حتما پوشش مناسبی هم دارد، پس فکر می کنید یک مودم رو میزی ۷۰ هزار تومنی میگرید و باقی … اما وقتی تماس میگرید، به شما می گویند به نقشه کاری نداشته باشد، باید مودم فضای باز ۲۰۰ هزار تومنی تهیه کنید، باز هم راه می آیید و تهیه می کنید.

تماس میگیرد و به سایت هم مراجعه می کنید، چنان برای شما با اطمینان صحبت می کنند که گویی هیچ اشکالی تا یک سال ایجاد نخواهد شد.

مرحله های ورود به ومایمکس را یکی، یکی طی می کنید و در تمام مراحل، پشتیبانی وایمکس مودب و پاسخگو در کنار شماست.

اما صبر کنید!

این تا دریافت پول از شماست، آن هم پول نقد.

پول را که به حساب ریختید، حالا منتظر باشید تا به شما برسند.

به شما گفتند هزینه نصب و راه اندازی را با همان ۸ هزار تومان، از همین لحظه اول مراجعه  کارشناسان(!) وایمکس به منزلتان باید دستگیرتان بشود که دیگر شما پولتان را دادید… درست است که هزینه نصب را پرداختد، اما باید مودم فضای باز را روی پشت بام نصب کنند، جای دگر آنتن نمی دهد! (حتا اگر منزل شما روی تپه واقع شده باشد)

پس در این مرحله هم در حالی که نباید هزینه نصب میدادید، اما باید ۱۹ هزار تومان پول نقد، بابت  کابل آنتن تا کامپیوتر پرداخت کنید.

فکر کردید تمام شد… نه! اشتباه می کنید.

ای کاش به همینجا ختم میشد، همه اینها فدای سرشان اگر سرویس خوب کار م کرد. از همان لحظه اول اتصالتان به وایمکس مشکل شروع می شود.

شما در محدوده سرویس بودید، آنتن فضای باز خریدید، پول را تمام و کمال حساب کردید و… اما وقتی می خواهید آن لاین شوید نمی توانید.

تماس میگیرید با پشتیبانی، ۰۹۳۷۷۰۷۰۰۰ عدد یک را وارد می کنید و ده دقیقه منتظر می مانید، دقت کنید، ده دقیقه، اینجا تنها چیزی که مهم نیست وقت شماست! بعد از ده دقیقه بالاخره صدای اپراتور را می شنوید، مراسم بازجویی آغاز می شود:

شناسه وایمکسرا بفرمایید، نام و نام خانوادگی را برفرمایید، کد پستی، کد ملی، محل سکونت و…(این هم شد ۳ دقیقه)

حالا مراسم راهنمایی از راه دور، حدودا ۳۰ دققه این مرحله طول می کد، تا شما پنجره مرورگرتان را باز کنید، وارد منوی تولز شوید و…. تمام کامپیوتر شما را رو زمین می ریزند و دوباره جمع م کنند و در آخر می گویند:

راستی آی پی دارید؟

مشخص می شود که اصلا آی پی دریافت نمی کردید

پس یک پرونده برای شما افتتاح می شود و قرار می شود تا  ظرف ۲۴ ساعت با شما تماس بگیرند.

وارد ساعت ۱۰۰ شدید و هنوز تماس نگرفتند تا اینکه یک نفر به شما زنگ می زند، از شما مشخصات را می گیرد و می گوید مشکل حل خواهد شد.

کدام مشکل حل خواهد شد….؟

الان حدود یک هفته گذشته و همچنان مشکل من حل نشده، می گویند سرویس مناطق بالا رفته و ممکن نیست شما بتوانید آن لاین شوید.

برایشان توضیح دادم، هزار بار، خسته شدم آنقد گفتم:

شناسه وایمکس:  ۰۹۴۱۱۱۳۲۹۷۵

نام و نام خانوادگی: امیرهادی انواری

کد پستی:

کدملی:

نام پدر:

شغل:

کوفت:

زهر مار:

آقا، من خبرنگارم، من باید دائم آن لاین باشم، کار دارم، تعهد دارم، وقتم ارزش دارد.

انگار جوک تعریف می کن، اخر سر هم می گویند: متاسفانه کار از دست ما بر نم آید، باید منتظر بمانید

آقا من به کجا می توانم شکایت کنم؟

متاسفانه جایی برای شکات نیست

آقا من کجا باید بروم و یقه ان فنی شما را بگیرم که قرار بود ۲۴ ساعته تماس بگیرد و بعد از یک هفته کاری نکرده؟

متاسفانه به بخش فنی دسترسی ندارید

من ماندم و ۳۰۰ هزار تومان هزینه وایمکس و بیش از چند ساعت صحبت تلفنی با خط ایرانسل(بالاخره هزنه تبلیغات زرد تلوزیونی و کمک به سیما ضرغامی باید تامن شود؟) و کلی کار که دیگر نمی توانم انجام بدهم.

حرف این زخم خورده را گوش کنید

خودتان نخرید، به دوستانتان هم توصیه کنید نخرند

** تصمیم دارم در آینده نزدیک، عده ای ا زخم خورده های وایمکس را جمع کنم و گزارش هایی را منتشر کنم، همچنین کلک ها و فریب های ایرانسل در آگهی ها و طرح های دروغین را هم در گزارش هایی خواهم نوشت.

شک نکنید




ماخذ : http://www.anvarionline.net/?p=437

 
 

Things you can do from here:

 
 

۱۳۸۹/۰۵/۲۳

رمضان

مولانا جلال‌الدين در غزلي مي‌گويد:
آمد رمضان و عيد با ماست
قفل آمد و آن كليد با ماست
بربست دهان و ديده بگشاد
وان نور كه ديده ديد با ماست
آمد رمضان به خدمت دل
وان كش كه دل آفريد با ماست
در روزه اگر پديد شد رنج
گنج دل ناپديد با ماست
كرديم ز روزه جان و دل پاك
هر چند تن پليد با ماست
روزه به زبان حال گويد
كم شو كه همه مريد با ماست
چون هست صلاح دين در اين جمع
منصور و بايزيد با ماست

اين شاعر و عارف قرن هفتم در غزل ديگري مي‌گويد:
نك ماه رجب آمد تا ماه عجب بيند
وز سوختگان ره گرمي و طلب بيند
گر سجده كنان آيد در امن و امان آيد
ور بي‌ادبي آرد سيلي و ادب بيند
حكمي كه كند يزدان راضي بود و شادان
ور سر كشد از سلطان در حلق كنب بيند
گر درخور عشق آيد خرم چو دمشق آيد
ور دل ندهد دل را ويران چو حلب بيند
گويد چه سبب باشد آن خرم و اين ويران
جان خضري بايد تا جان سبب بيند
آمد شعبان عمدا از بهر برات ما
تا روزي و بي‌روزي از بخشش رب بيند
ماه رمضان آمد آن بند دهان آمد
زد بر دهن بسته تا لذت لب بيند
آمد قدح روزه بشكست قدح‌ها را
تا منكر اين عشرت بي‌باده طرب بيند
سغراق معاني را بر معده خالي زن
معشوقه خلوت را هم چشم عزب بيند
با غره دولت گو هم بگذرد اين نوبت
چون بگذرد اين نوبت هم نوبت تب بيند
نوبت بگذار و رو نوبت زن احمد شو
تا برف وجود تو خورشيد عرب بيند
خامش كن و كمتر گو بسيار كسي گويد
كو جاه و هوا جويد تا نام و لقب بيند

مولانا در يكي از رباعيات خود در ديوان شمس مي‌گويد:
دل گرسنه عيد تو شد چون رمضان
وز عيد تو شد شاد و همايون رمضان
وانگه عمل كمان به مو وابسته است
گر مو شود انديشه نگنجد به ميان

در رباعي ديگري چنين مي‌گويد:
اندر رمضان خاك تو زر مي‌گردد
چون سنگ كه سرمه بصر مي‌گردد
آن لقمه كه خورده‌اي قذر مي‌گردد
وان صبر كه كرده‌اي نظر مي‌گردد

يا در رباعي ديگري مي‌سرايد:
خورشيد و ستارگان و بدرما اوست
بستان و سراي و صحن و صدر ما اوست
هم قبله و هم روزه و صبر ما اوست
عيد رمضان و شب قدر ما اوست

مولانا در ترجيع‌بندي از ديوان شمس مي‌گويد:
نك رمضان آمد و قدرست و عيد
وز تو رسيدست در آن شب برات

در ترجيع‌بند ديگر مي‌آورد:
ماه رمضان آمد اي يار قمر سيما
بربند سر سفره بگشاي ره بالا
اي ياوه هر جايي وقتست كه بازآيي
بنگر سوي حلوايي تا كي طلبي حلوا

اين شاعر و عراف قرن هفتم در غزلي از ديوان شمس تبريزي مي‌گويد:
مي لعل رمضاني ز قدح‌هاي نهاني
كه به هر جات بگيرد تو نداني كه كجايي
رمضان خسته خود را و دهان بسته خود را
تو مپندار كز آن مي نكند روح فزايي

در بيتي از غزلي ديگر مي‌گويد:
غنيمت دار رمضان را چو عيدت روي ننموده‌ست
و عيدت گر كنارستي ز غم جان بركناره‌ستي

در غزلي با مطلع :سوخت يكي جهان به غم آتش غم پديد ني» مي‌گويد:
مژده دهيد عاشقان عيد وصال مي‌رسد
زآنك نديد هيچ كس خود رمضان و عيد ني

مولانا در غزلي با مطلع «باده چو هست اي صنم بازمگير و ني مگو» مي‌گويد:
فاش بيا و فاش ده باده عشق فاش به
عيد شده‌ست و عام را گر رمضان است باش گو

مولوي در غزلي با مطلع «شدست نور محمد هزار شاخ هزار» مي‌گويد:
به سوزني كه دهان‌ها بدوخت در رمضان
بيا بدوز دهانم كه سيرم از گفتار

او در غزلي ديگر با مطلع «مه روزه اندرآمد هله اي بت چو شكر» مي‌سرايد:
همه مست و خوش شكفته رمضان ز ياد رفته
به وثاق ساقي خود بزديم حلقه بر در

مولانا جلال‌الدين در بخش 71 دفتر پنجم مثنوي مي‌گويد:
از طعام الله و قوت خوش‌گوار
بر چنان دريا چو كشتي شو سوار
باش در روزه شكيبا و مصر
دم به دم قوت خدا را منتظر
كه آن خداي خوب‌كار بردبار
هديه‌ها را مي‌دهد در انتظار

اين عارف پارسي‌زبان در بخش 7 دفتر پنجم مثنوي، روزه و نماز و همه چيزهاي بروني را گواهي بر نور دروني برمي‌شمرد و مي‌گويد:
اين نماز و روزه و حج و جهاد
هم گواهي دادنست از اعتقاد
اين زكات و هديه و ترك حسد
هم گواهي دادنست از سر خود
خوان و مهماني پي اظهار راست
كاي مهان ما با شما گشتيم راست
هديه‌ها و ارمغان و پيش‌كش
شد گواه آنك هستم با تو خوش
هر كسي كوشد به مالي يا فسون
چيست دارم گوهري در اندرون
گوهري دارم ز تقوي يا سخا
اين زكات و روزه در هر دو گوا

مولانا همچنين در يكي از رباعيات خود مي‌گويد:
اي عادت عشق عين ايمان خوردن
ني غصه‌ي نان و غصه‌ي جان خوردن
آن مائده چون زر و زو شب بيرونست
روزه چه بود صلاي پنهان خوردن

او در بخش 88 دفتر اول مثنوي مي‌گويد:
تو چه داني ذوق آب ديدگان
عاشق ناني تو چون ناديدگان
گر تو اين انبان ز نان خالي كني
پر ز گوهرهاي اجلالي كني
طفل جان از شير شيطان باز كن
بعد از آنش با ملك انباز كن

در بخش 179 دفتر سوم مي‌گويد:
رزق حق حكمت بود در مرتبت
كان گلوگيرت نباشد عاقبت
اين دهان بستي دهاني باز شد
كو خورنده‌ي لقمه‌هاي راز شد
گر ز شير ديو تن را وابري
در فطام اوبسي نعمت خوردي
ترك‌جوشش شرح كردم نيم‌خام
از حكيم غزنوي بشنو تمام

در بخش 70 دفتر پنجم مثنوي مي‌آورد:
لب فرو بند از طعام و از شراب
سوي خوان آسماني كن شتاب
دم به دم بر آسمان مي‌دار اميد
در هواي آسمان رقصان چو بيد
دم به دم از آسمان مي‌آيدت
آب و آتش رزق مي‌افزايدت
گر ترا آنجا برد نبود عجب
منگر اندر عجز و بنگر در طلب
كين طلب در تو گروگان خداست
زانك هر طالب به مطلوبي سزاست
جهد كن تا اين طلب افزون شود
تا دلت زين چاه تن بيرون شود

http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8706121359

۱۳۸۹/۰۵/۱۷

dragonfly - سنجاقک

این هم هدیه ای از شمال ایران

 
 

Sent to you by Ali via Google Reader:

 
 

via Ali Sharifi's Photos by nospam@example.com (Ali Sharifi) on 8/4/10

Ali Sharifi posted a photo:

dragonfly - سنجاقک

2010-08-04 04:46:02.880462 - in Mazandaran, Iran


 
 

Things you can do from here:

 
 

Lapwing - هدهد - شانه بسر

این هم هدیه ی صعود دو سه روز پیش به الوند

 
 

Sent to you by Ali via Google Reader:

 
 

via Ali Sharifi's Photos by nospam@example.com (Ali Sharifi) on 8/7/10

Ali Sharifi posted a photo:

Lapwing - هدهد - شانه بسر

2010-08-07 17:05:00.963778 - in Hamadan, Iran


 
 

Things you can do from here: