۱۳۹۰/۰۸/۰۲

خدایا شکر

روزی مردی خواب عجیبی دید.
دید كه رفته پیش فرشته ها و به كارهای انها نگاه می كند .

هنگام ورود دسته ی بزرگی از فرشتگان را دید كه سخت مشغول كارند وتند تند نامه هایی را كه توسط پیكها از زمین می رسند باز می كنند و انها را داخل جعبه هایی می گذارند.


... مرد از فرشته ای پرسید: شما دارید چكار می كنید؟

فرشته در حالی كه داشت نامه ای را باز می كرد گفت : اینجا بخش دریافت است و ما دعاها و تقاضاهای مردم را از خداوند تحویل می گیریم .

مرد كمی جلوتر رفت . باز دسته ی بزرگی از فرشتگان را دید كه كاغذ هایی را داخل پاكت می كنند و انها را توسط پیكهایی به زمین می فرستند .


مرد پرسید :شماها چكار می كنید ؟


یكی از فرشتگان با عجله گفت : اینجا بخش ارسال است ما الطاف و رحمت های خداوند را برای بندگان به زمین می فرستیم .


مرد كمی جلوتر رفت ویك فرشته را دید كه بیكار نشسته .


مرد با تعجب از فرشته پرسید : شما اینجا چه می كنید وچرا بیكارید؟


فرشته جواب داد : اینجا بخش تصدیق جواب است . مردمی كه دعاهایشان مستجاب شده باید جواب بفرستند ولی عده ی بسیار كمی جواب می دهند .


مرد از فرشته پرسید :مردم چگونه می توانند جواب بفرستند؟


فرشته پاسخ داد : بسیار ساده فقط كافیست بگویند: خدایا شكر

هیچ نظری موجود نیست: