۱۳۹۰/۰۳/۰۸

سوال می کنند ایا دین اسلام باید در المان مثل دین های دیگه به رسمیت شناخته شده باشد

سلام

دولت مركل، كه بنا به گفته كارشناسان طي روزهاي گذشته با هدف ممانعت از به رسميت شناخته شدن دين اسلام در قانون اساسي آلمان و ايجاد محدوديت براي جامعه مسلمانان آلمان در كليه عرصه هاي فرهنگي و سياسي، اقدام به برگزاري يك نظرسنجي مغرضانه كرده است.

اين نظرسنجي در يك پايگاه اينترنتي كه به سفارش دولت آلمان راهاندازي شده برگزار مي شود و طي آن در مورد قرار گرفتن و يا نگرفتن دين اسلام ميان اديان رسمي آلمان، همانند اديان مسيحي و يهودي، سؤال شده و از بازديدكنندگان از اين پايگاه خواسته مي شود كه نظر خود را ابراز كنند (سوال می کنند ایا دین اسلام باید در المان مثل دین های دیگه به رسمیت شناخته شده باشد).
اين در حالي است كه اكثر مسلمانان از اين نظرسنجي بياطلاع هستند و لذا محافل صهيونيستي در آلمان هرروزه از طريق عوامل خود اقدام به افزايش رأي منفي در اين نظرسنجي مي كنند.
ا 
ز كليه مسلمانان داراي احساس مسئوليت دعوت مي كنیم تا با مراجعه به آدرس پايگاه اينترنتي مذكور در برهم زدن اين بازي صهيونيستي مركل، به مسلمانان ساكن آلمان ياري رسانند. براي اين كار كافي است تا با مراجعه به پايگاه اينترنتي

http://www.tagesschau.de/inland/wulffrede112.html
 
و بعد از انتخاب گزینه

"ja "    یعنی بله
 
 روي   

"zur auswertung "   یعنی ارسال برای ارزیابی

 كليك نماييد
لطفا این ایمیل را برای دوستان خود فوروارد کنید

۱۳۹۰/۰۲/۲۸

او و من

گفتم خدایا از همه دلگیرم.
 گفت: حتی از من؟

 گفتم: نگران روزیم.
گفت: آن با من.

 گفتم:خیلی تنهایم.
 گفت: تنهاتر ازمن؟

گفتم: درون قلبم خالیست.
گفت:پرش کن از عشق من.

گفتم: دست نیاز دارم.
گفت: بگیر دست من.

گفتم: از تو خیلی دورم.
گفت: من از تو نه!

 گفتم: آخر چگونه آرام گیرم؟
گفت: با یاد من.

 گفتم: با این همه مشکل چه کنم؟
 گفت: توکل به من.

گفتم: هیچ کس کنارم نمانده!
 گفت: به جز من!

 گفتم: خدایا چرا اینقدر میگویی من؟
گفت: چون من از تو هستم و تو از من

۱۳۹۰/۰۲/۲۱

پدیدار شدن آیات قران کریم روی پوست بدن یک نوزاد

این مطلب واقعا عجیب بود به همین دلیل در یوتیوب به دنبال اسناد بیشتری بودم که
کلی فیلم از خانواده ی این کودک و خود کودک پیدا کردم
شما هم اگه دوست داشتین واژه
Dagestan
و
Quran
را در یوتیوب جستجو بفرمایید تا فیلم ها رو ملاحظه بفرمایید



--- On.com> wrote:

From:



--- :




--- On



-----










مادر این نوزاد می گوید هر دوشنبه و جمعه کودکش دچار تب ۴۰ درجه ای می شود و پس از ان آیاتی از کلام الله مجید روی پوست او نقش می بندد 
و در مدت سه روز هم دیگر اثری از آن نوشته ها باقی نمی ماند. 
در مقابل "لودمیلا لوس" رییس بخش علمی -مشاوره ای انستیتوی ایمنی شناسی روسیه گفت:
نوشته هایی از قرآن کریم که بر روی پوست بدن نوزاد نه ماهه داغستانی پدیدار می شود،
به احتمال قوی از طریق تاثیر مکانیکی و یا شیمیایی بر روی پوست وی بوجود می آیند .





پدیدار شدن آیات قران کریم روی پوست بدن یک نوزاد داغستانی این روزها به بحث داغ رسانه های روسیه و کشورهای قفقاز تبدیل شده است تا جایی که رئیس جمهوری داغستان – موخو علی اف –
نیز به منزل این کودک و والدین او رفته است.
به گزارش البرز مادر این نوزاد می گوید هر دوشنبه و جمعه کودکش دچار تب ۴۰ درجه ای می شود
و پس از ان آیاتی از کلام الله مجید روی پوست او نقش می بندد
و در مدت سه روز هم دیگر اثری از آن نوشته ها باقی نمی ماند.

خانواده یعقوبو نام کودکشان را "علی" گذاشته اند.
والدین نوزاد می گویند قصد نداشتند به مردم در این باره چیزی بگویند تا زمانی که بر روی بدن کودک جمله
"حدیث مرا به مردم نشان دهید" 
بوجود آمد و انها از تصمیم خود منصرف شدند.
خانم یعقوبو می گوید: علی فرزند دوم ماست. ب
رای دخترم این مسئله پیش نیامده بود 
 
 
 
 



باغ سنگی

  • پیرمردی که در یکی از مناطق کویری ایران زندگی میکرد باغ بسیار زیبایی داشت و وابستگی زیادی به آن پیدا کرده بود و چون این باغ در کویر قرار گرفته بود برایش بسیار ارزشمند بود.
  • در اثر عوامل طبیعی این باغ خشک شد و پیرمرد که بسیار افسرده شده بود در سال 1355 به جای آن مجموعه، بوستانی از سنگ و چوب درست کرد به این امید که دیگر هیچ ظلمی باغ سنگی اورا نمی گیرد و از بلایا در امان خواهد بود. از این پس این مجموعه باغ سنگی نام گرفت
  • وی مدتها همچون باغ معمولی از آن نگهداری میکرد تا اینکه آنمرد در فروردین 1386 دار فانی را وداع گفت و همانجا در کنار باغش به خاک سپرده شد
  • این باغ که از شاهکارهای تاریخی است در فاصله 45 کیلومتری جنوب شرقی سیرجان و در نزدیکی شهر بَلوَرد در استان کرمان قرار دارد و به دست فردی ناشنوا بنام درویش خان ساخته شده است
  • این باغ در حقیقت یادگار گلستانی است که وی روزی از دست داده است.

دلداده آرام در آغوش دلبر بِخفت

http://www.panoramio.com/photo/52479264

 

  • برای رفتن به این مکان در جاده سیرجان - بافت پس از طی مسافت 40 کیلومتر و گذشتن از منطقه بَلوَرد و کمی جاده خاکی به اینجا می رسید

 

نمایش پی در پی از این مکان و راه دسترسی به آن

·         http://www.panoramio.com/wapi/template/slideshow.html?user=2932963&width=800&height=600&tag=%D9%85%D8%B3%DB%8C%D8%B1%20%D8%A8%D8%A7%D8%BA%20%D8%B3%D9%86%DA%AF%DB%8C;order=date_desc

با تشکر از دوست هنرمندم جناب آقای مهدی کلهر

۱۳۹۰/۰۲/۱۹

نقطه ضعف عمومی

خواهشمندیم شخصی گرفته نشود، نقطه ضعف عمومی است
 
  
این تابلو آیینه تمام نمای مردم ماست، مردمی که نمی‌دانند پروفسور به چه کسی اطلاق می‌شود و حتی نمی‌دانند چگونه نوشته می‌شود اما باز هم با استفاده از عناوین استاد و دکتر و پروفسور سعی در ساختن قهرمان برای خودشان هستند.
ما چیزی به نام دکتر آلبرت اینشتین نداریم، استاد ولفگانگ موتزارت تا به حال به گوشم نخورده است. دکتر استیفن هاوکینگ هم ترکیب مسخره‌ای به نظر می‌رسد.  می‌دانید چرا؟ چون این انسان‌ها با این عناوین تعریف نشده‌اند. موتزارت را همه جهان با سمفونی‌های بی‌نظیرش می‌شناسند. آلبرت اینشتین و ایزاک نیوتن مترادف علم فیزیک هستند و استیفن هاوکینگ هم نیازی به تذکر "دکتر" پیش از اسمش ندارد.
اما ما دکتر محمد اصفهانی را داریم که خواننده است ! دکتر محمود احمدی‌نژاد را داریم که همه کاره است ! مهندس علی آبادی را داریم که در ورزش همه فن حریف است !  . . . و از همه مسخره‌تر هم اسم این خيابان است که من تا به حال نشنیده بودم: "پروفسور دکتر" محمود حسابی!
این عناوین برای کسانی است که اگر این عناوین را از پشت اسمشان برداریم هیچ نیستند. مردم ما کاری به اینکه علی دایی با لیسانس متالوژی دانشگاه شریف چه گلی به سر صنعت این مملکت زده ندارند، فقط برایشان مهم است که علی دایی مهندس است، از کجا؟ از دانشگاه صنعتی شریف!  پس فوتبالیست لایقی است، چرا؟ چون مهندس است!
در چنین مملکتی و با چنین مردمی اگر افرادی مثل علی کردان همه آبروی داشته و نداشته‌شان را می‌دهند تا یک "ورق پاره" با مهر دانشگاه آکسفورد بگیرند نباید تعجب کرد. چون من و شما برایمان همان ورق مهم است و او هم میان بر زده و همان ورق را برایمان آورده، اشکالی دارد؟
تشنگان این عناوین هم پایان ناپذیرند، آن یکی حاجی است و آن یکی دکتر. دیگری استاد است و آن یکی مهندس وآن یکی حضرت  . . . .
 عناوینی برای جمیع ملت ایران هم وجود دارد: باهوش ترین مردم دنیا، با "فرهنگ" ترین مردم جهان، نویسندگان منشور حقوق بشر و…
اما اینکه ما دکتر‌ها و مهندس‌ها و اساتید در کجای کاروان پر شتاب علم و فرهنگ جهان قرار داریم چیزی است که یا درباره آن سکوت می‌کنیم و یا دروغ می‌گوییم!  مهم آن پیشوند است که ما داریم.
 
===============================================
اوریانا فالاچی در یک مصاحبه از وینستون  چرچیل سوال می کند:
آقای چرچیل، شما چرا برای ایجاد یک دولت استعماری و دست نشانده به آنسوی اقیانوس هند می روید و دولت هند شرقی را بوجود می آورید ، اما این کاررا نمی توانید در بیخ گوش خودتان یعنی در ایرلند که سالهاست با شما در جنگ و ستیز است انجام دهید؟
وینستون چرچیل بعد از اندکی تامل پاسخ می دهد:
برای انجام این کار به دو ابزار مهم احتیاج هست که این دوابزار مهم را درایرلند دراختیار نداریم
خبرنگار سوال می کند این دوابزار چیست؟  چرچیل در پاسخ می گوید:
 
اکثریت نادان  و  اقلیت خائن

از بهاران کی شود سر سبز سنگ


به این میگن نقاشی روی اتوبوس - فوق العاده است

به این میگن نقاشی روی اتوبوس - فوق العاده است