شام در کنار تخت استاد سرد شده است. ظاهراً دیگر نیازی به خوردن غذا نیست. پزشکان و مسؤولان بیمارستان دانشگاه به این نتیجه رسیده اند که معالجه روی قلب استاد دیگر اثری ندارد.
لذا انژیوکت تزریق چند دارو برای ادامه تپش قلب از رگ دست راست و انژیوکت تزریق مسکن درد از دست چپ ایشان را خارج و حتی ماسک تأمین اکسیژن که ریه ها قادر به تأمین آن نبود را برداشته اند و تنها سنسورهای تپش قلب روشن است. شگفت اینکه در چنین حالتی در کمال حیرت پزشکان و متخصصین بیمارستان کانتونال دانشگاه ژئو، پروفسور حسابی در آخرین لحظات حیات به چیزی جز مطالعه و افزایش دانش خویش نمی اندیشد.
این تصویر منحصر به فرد را یکی از کارکنان خود بیمارستان به عنوان تصویر تکان دهنده و تأثیرگذار ثبت کرده است.
لذا انژیوکت تزریق چند دارو برای ادامه تپش قلب از رگ دست راست و انژیوکت تزریق مسکن درد از دست چپ ایشان را خارج و حتی ماسک تأمین اکسیژن که ریه ها قادر به تأمین آن نبود را برداشته اند و تنها سنسورهای تپش قلب روشن است. شگفت اینکه در چنین حالتی در کمال حیرت پزشکان و متخصصین بیمارستان کانتونال دانشگاه ژئو، پروفسور حسابی در آخرین لحظات حیات به چیزی جز مطالعه و افزایش دانش خویش نمی اندیشد.
این تصویر منحصر به فرد را یکی از کارکنان خود بیمارستان به عنوان تصویر تکان دهنده و تأثیرگذار ثبت کرده است.
۲ نظر:
سلام دوست گرانمایه صمیمی
..................
ساده بگویم که در این دنیای هرکی به هرکی بی دوازه نانظم اینترنت. که این روزها
گاهی از آسمانش بر دلهایمان سنگ می بارد خوشحال شدم که..شما یار بامحبتم باحضورصمیمانه ات.یک دشت گل سرخ وسفید عشق ومحبت و زلال دوستی را در سرزمین دلم نشاندی ..ومهربانی وصمیمیت را در این عصر دلتنگی ها برایم به ارمغان آوردی....قلم وقدمت همیشه ی ایام سبز....دوستیت پایدار
بال مرا به وسعت بالت گره بزن......ذهن مرا به اوج خیالت گره بزن
سلام
می خواستم بگم واقعا زیبا بود و تکان دهنده
اگه کتاب استاد عشق رو نخوندید که فکر می کنم خوندین حتما حتما بخونید زندگی نامه استاد دکتر حسابی به قلم پسرشونه
ارسال یک نظر