من تصمیم خودم را گرفته ام و ...
تو چطور؟؟؟
حالم بد است ...
تو چطور؟؟؟
حالم بد است ...
حالم بد است ای مردم ....، حالم بد است...
حالم بد است..
از رفتارهایتان (رفتارهایمان) حالم بد است ،
از طرز رانندگیتان ،
از صفهای صد شاخه تان ،
از هجوم تاتارگونه تان به جعبه خرما یا شیرینی خیرات شده ،
از برخورد و نگرش تان نسبت به جنس مخالف ،
از داشتن غیرتهای بی مورد راجع به خواهر و مادرتان و بی
غیرتی محض راجع به عزیزان دیگران ،
از تحلیلهای سیاسی و اقتصادیتان در تاکسی ،
از رد و بدل کردن بلوتوث های غیر اخلاقی ،
از زیر پا گذاشتن حریم خصوصی دیگران ،
از آشغال ریختنتان در خیابان ،
از قابلیتتان برای تبدیل صحنه تصادف به محل قتل ،
از بی تفاوتیتان نسبت به خونهای ریخته شده بر کف خیابان ،
از نشستن در خانه هایتان و دنبال کردن اعتراضات از ماهواره ،
از عملهای زیبائی ،
از یکی نبودن حرف و عملتان ،
از تعارفهای بی موردتان ،
از غیبت کردنهای کثیرتان ،
از تغییر نظرهای یک ساعته تان ،
از بی تفاوتیتان نسبت به کودکان کار ،
از جو حاکم بر ورزشگاه هایتان ،
از مرگ بر گفتنها و درود فرستادنهای بی پشتوانه تان ،
از عشقهای یک شبه تان ،
از چاپیدن یکدیگرتان ،
از قسم ها و دروغهای بی حد و حصرتان ،
از بی مطالعه بودنتان ،
از تن دادن و دل ندادنتان ،
از ذوب شدنتان در فرهنگ غرب و فراموش کردن زبان مادریتان ،
از رفتارهایتان در پاتایای تایلند و آنتالیای ترکیه ،
از عدم رعایت نظافت شخصیتان ،
از فروختن شرفتان به قیمت یک سال محصولات شرکت ساندیس ،
از مدرک گرا بودنتان ،
از کلاس گذاشتنهای بی موردتان ،
از جوکهای قومیتیتان ،
از نژاد پرستیتان ،
از خواب دو هزار و پانصد ساله تان ،
از ادعاهای گزافتان راجع به مشاهیر و داشتن کمترین اطلاعات نسبت به زندگیشان ،
از مصرف گرا بودنتان ،
از قسطی خریدن بنز برای فخر فروشی ،
از رقصیدنتان در مهمانی با روسری ،
از خوردن مشروب بعد از اقامه نماز و....
...از کجا بگویم ...از چه بگویم... که حالم بد است ، خیلی هم بد است...
من تصمیم خودم را گرفته ام و با این نامه تغییر را شروع کردم؛ تو چطور؟
من تصمیم خودم را گرفته ام و با این نامه تغییر را شروع کردم؛ تو چطور؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر